Rodion Gazmanov - در مورد رشته ها ، عروسی و موتزارت

Rodion Gazmanov - در مورد رشته ها ، عروسی و موتزارت
Rodion Gazmanov - در مورد رشته ها ، عروسی و موتزارت

تصویری: Rodion Gazmanov - در مورد رشته ها ، عروسی و موتزارت

تصویری: Rodion Gazmanov - در مورد رشته ها ، عروسی و موتزارت
تصویری: Родион Газманов и Анастасия Спиридонова - "Доля". Три аккорда. Пятый сезон. Фрагмент от 25.10.2020 2024, مارس
Anonim

خواننده رودیون گازمانوف امروز محبوبیت کمتری نسبت به پدر مشهور خود اولگ گازمانوف ندارد. این نوازنده بدون کمک پدر برجسته ای به رسمیت شناختن مردم و احترام همکارانش دست یافت. او به طور مستقل از یک متصدی بار ساده به یک ستاره تجارت نمایش تبدیل شد.

Image
Image

آیا درست است که اولگ گازمانوف چندین عروس بالقوه پسرش را تأیید نکرده است؟ آیا امروز قلب گازمانوف جونیور آزاد است؟ خواننده در مصاحبه با مجری برنامه "اوه ، مامان" به این س andالات و بسیاری دیگر پاسخ داد. آنجلیکا راج.

- آنها شما را پسری می خوانند که سرنوشت سختی دارد. به طور معمول ، فرزندان افراد مشهور همه چیز را در یک بشقاب نقره ای سرو می کنند. و آنها در مورد شما می نویسند که شما مخالف چنین برگه هایی هستید. درست است؟

رودین گازمانوف: اولین برخورد من با واقعیت زمانی اتفاق افتاد که آخرین پول جیب خود را در سن 18 سالگی دریافت کردم. و بعد همه چیز. بیشتر همانطور که می دانید بنابراین ، من کاری برای انجام دادن داشتم ، انگیزه ای وجود داشت: برای بردن دختر به سینما ، خرید ماشین ، سوخت گیری مجدد ، بیمه. همه اینها مستلزم سرمایه گذاری نقدی بود که باید به جایی منتقل می شد. بنابراین داشتم می چرخیدم. و من فکر می کنم این درست است. از کودکی ، فرد باید درک کند که پول از کجا می آید ، به این واقعیت عادت می کند که شما باید کار کنید. و همچنین شخص باید انگیزه رشد داشته باشد. من آنرا داشتم.

- یعنی شما خود را "جوانی طلایی" نمی دانید؟

آر.جی: اگر منظور ما از این قرار افرادی است که والدینشان به آنها پول می دهند تا در کلوپ ها بمانند ، خیر.

- آیا اکنون از یک کالای تجاری لوکس استفاده می کنید؟

آر.جی: من هم در فروشگاه های لوکس و هم در فروشگاه های ساده لباس می پوشم. اگر چیزی را دیدم که متناسب با من است ، پس آن را خریداری می کنم زیرا مناسب من است. اما من آنقدر ثروتمند نیستم که چیزهای ارزان بخرم. به عنوان مثال ، من هرگز در کفش پس انداز نمی کنم. ما باید سرمایه گذاری کنیم.

- ماشین شما چیست؟

R. G: من ماشین شخصی خودم را ندارم. من در حال انجام بررسی خودکار هستم. و در حال حاضر من به جگوار آمدم ، اما این از آن من نیست. من خودم برای بدست آوردن پول برای ضبط آلبوم ماشین را فروختم. و سپس دوستان وبلاگ نویسی ام به من گفتند: "گوش کن ، در مورد اتومبیل ها چه چیزی نمی نویسی؟ آنها به شما داده می شوند. " حالا آنها از پارک های مطبوعاتی به من زنگ می زنند و اتومبیل را پیشنهاد می دهند ، زیرا من خیلی خوب از آنها عکس می گیرم. این یک سرگرمی است که به وسیله ای برای حمل و نقل تبدیل شده است. یا برعکس. ضمناً من از سوار شدن به مترو خجالتی ندارم.

- آخرین باری که پدرتان چیزی برای شما خواسته چه زمانی بوده است؟

R. G: هرگز

- آخرین باری که در یک مهمانی سکولار بودید کی بود؟

R. G.: من مرتباً به آنها سر می زنم ، این بخشی از کار من است. در این رویدادها ، من به طور دوره ای به عنوان یک هنرمند اجرا می کنم ، و گاهی اوقات به عنوان مهمان بازدید می کنم. اما فکر می کنم صرف وقت برای ضبط آهنگ های جدید بسیار مفیدتر است.

دیروز در جوایز برجسته مردان سال حضور داشتم. و حتی در آنجا جایزه ای در گروه "خواننده برجسته" دریافت کرد. من بحث نکردم

- اخیراً ، شما به معنای واقعی کلمه اینترنت را با عکس خود با مادر خود ایرینا منفجر کرده اید ، که بسیار کم در ملاقات عمومی ظاهر می شود. او اینقدر توجه را دوست ندارد؟

ر.گ: نه ، اما هر از چند گاهی از برنامه های مختلف گفتگوی تلویزیونی با او تماس می گیرند و او قبلاً با چنین رویدادهایی تضاد پیدا کرده است ، فکر نمی کند اتلاف وقت برای این کار منطقی باشد.

- شما 37 ساله هستید ، شما یک مرد موفق و خوش تیپ هستید. چرا هنوز تنها هستی؟

R. G.: حالا اگر من الان یک داماد حسود باشم ، پس از ازدواج ، دیگر یک نفر نخواهم شد. این وضعیت بسیار اغوا کننده است ، من از آن استفاده می کنم. و دوباره ، من هرگز یک عروسی کلاسیک نخواهم داشت. با توجه به اینکه چند بار عروسی برگزار کرده ام. چون اگر مطابق با قوانین پذیرفته شده باشد ، من به طور دوره ای میکروفون را از مجری می گیرم ، مغز برگزارکنندگان را می خورم و به همه می گویم که آنها همه کارها را اشتباه انجام می دهند.

عروسی ایده آل من: برگزاری مراسمی با برگزیده در جایی از مالدیو ، پرتاب تاج گل با یکدیگر و سپس برهنه در غروب خورشید غرق شدن.همچنین ارزان تر از بیشتر عروسی های مسکو خواهد بود.

- آنها می گویند پدر شما شخصاً چندین درخواست کننده قلب شما را رد کرده است. حقیقت؟

آر.جی: آیا تصور می كنید یك مرد 37 ساله با دختری آشنا شود ، به معرفی او به پدرش برود و او بگوید: "نه!"؟ این هرگز اتفاق نیفتاده است ، این جعلی است.

- برادر ناتنی شما فیلیپ با نشان دادن ژستی ناشایست به دوربین در عکس مشترک شما موجی از خشم را در آدرس خود ایجاد کرده است. چرا او این کار را کرد؟

RG: من هم همین ژست را در این تصویر نشان می دهم. به طور کلی ، این سوال ، البته ، باید از برادرم پرسیده شود ، اما این ژست چنان آزمایش جرقه ای بود که نشان داد افراد کمی متعادل چگونه آزرده خاطر هستند. اینترنت چنین چیزی است که در آن می توانید نظر خود را بیان کنید و از این که به خاطر آن به ذهن شما خطور کند نترسید. و همه این افراد شروع به نوشتن نوعی نفرین وحشتناک در نظرات کردند. من معتقدم کسی که با حرکتی که مخاطب او نباشد ، جرم می گیرد ، در حال حاضر بیش از حد از دنیا رنجیده است. و او فقط به بهانه نیاز داشت. این واقعیت که یک پسر جوان ، کوچکتر از اکثر مفسران ، با پول خودش توانست یک ماشین لوکس برای خودش بخرد ، عامل بسیار آزار دهنده تری نسبت به این حرکت بود.

من معتقدم که فیلیپ کاملاً حق انتشار هر عکسی را دارد ، همانطور که من. و کسی که آن را دوست ندارد فقط می تواند اشتراک خود را لغو کند و از آنجا بگذرد.

- خاطره مورد علاقه کودکی شما چیست؟

R. G.: من و مادر و پدربزرگم در میدان با یادبود فضانوردان در کالینینگراد هستیم. ما فقط داشتیم راه می رفتیم. این اولین تصویری است که با شنیدن کلمه "کودکی" در مقابل چشمان من ظاهر می شود.

- بهترین توصیه ای که مادرتان به شما کرده است؟

R. G: س Goodال خوبی است. توصیه های زیادی وجود داشت ، اما همه آنها به یک چیز خلاصه می شود: کاری را که به بهترین وجه انجام می دهید انجام دهید.

- و حالا بهترین توصیه از پدر؟

RG: "موسیقی نساز."

- آنجلینا جولی یا جنیفر آنیستون؟

R. G: البته آنیستون. چون او شوخ طبعی دارد.

- مکان مورد علاقه که در آن بوده اید؟

R. G: تعداد آنها زیاد است. من تورهای زیادی داشته ام و مکان های زیادی وجود داشته که به طور مستقیم در شبکیه چشم نقش بسته اند. این کریمه است ، این کالینینگراد ، سن پترزبورگ ، ولگوگراد است ، جایی که مامایف کورگان وجود دارد ، به نظر من ، لازم است دانش آموزان از سراسر کشور را بیاورید تا آنها با چه نیروها و چند نفر زندگی کنند ما در جنگ بزرگ میهنی به پیروزی رسیدیم. در هر شهری که بوده ام چیزی پیدا کرده ام که دوست دارم.

- نقطه عطف شما در زندگی چه بود؟

آر.جی: وقتی دفتر را ترک کردم و شروع به ساخت موسیقی کردم.

- دوست دارید با کدام شخص تاریخی قهوه بخورید؟

R. G: با موتزارت. این شخصی است که بهترین فرد در تاریخ موسیقی برای نوشتن قطعه ای در یک تکلیف فنی بوده است. این یک کیفیت بسیار مفید برای یک نوازنده است.

- اگر بتوانید چه ابرقدرتی به دست می آورید؟

R. G: برای سفارش آهنگ بنویسید. من هنوز این را می آموزم ، من به طور دوره ای درخواست آهنگ دارم ، اما باید منتظر باشم تا چیزی در این مسیر بیاید. و من افرادی را می شناسم که می توانند برای خود هدفی تعیین کنند و به سمت آن بروند. این توانایی است که من بسیار سخت سعی می کنم از آن استفاده کنم. 80٪ متن ها با الهام از متن نوشته شده اند. و نویسنده در حال فشردن 20٪ باقیمانده است. بنابراین ، این 80٪ به طور ناگهانی می آیند ، آنها به یک موضوع تصادفی می رسند ، و اینکه کجا شما را راهنمایی می کند - شما نمی دانید. می فهمید که اکنون ما به آهنگی در مورد کوچه های گرم ، قلب سوزان و باران بهاری احتیاج داریم. من هنوز نمی توانم این کار را انجام دهم

توصیه شده: