روانشناسی تقلب: چگونه می توان اعتماد را حفظ و حفظ کرد؟

روانشناسی تقلب: چگونه می توان اعتماد را حفظ و حفظ کرد؟
روانشناسی تقلب: چگونه می توان اعتماد را حفظ و حفظ کرد؟

تصویری: روانشناسی تقلب: چگونه می توان اعتماد را حفظ و حفظ کرد؟

تصویری: روانشناسی تقلب: چگونه می توان اعتماد را حفظ و حفظ کرد؟
تصویری: آموزش روش های جدید تقلب سر امتحان(سریع و کاربردی) 2024, مارس
Anonim

چگونه می توان فهمید که چرا بعد از خیانت رابطه برقرار شود ، چرا این اتفاق افتاده است و آیا می توان همه چیز را به حالت اول برگرداند؟ روانشناس ایرینا بلووسوا - در مورد روانشناسی تقلب و نحوه یادگیری بخشش آنها.

Image
Image

چه چیزی خیانت در نظر گرفته می شود؟ معلمان آقایان در یک زمان مرتباً تکرار می کردند: خیانت - رابطه جنسی در کنار ، که در خانواده از آن مطلع شدند. اگر چنین است ، معلوم می شود که سایر حرکات احساسی به چپ خیانت محسوب نمی شوند؟ و در مورد نامه نگاری گرم با خانم جوان ، که به عنوان "کار ولادیک" ثبت شده است ، چه می کنید؟ خیانت نیست ، بگویید؟ بله ، از این یک عبارت ، نیمی از خوانندگان عرق پوشیده بودند. و مکاتبه در سایت دوست یابی؟

نظر من: احتمالاً تقلب واقعیتی در مورد هرگونه حرکات صمیمیت است (نه لزوماً یک باره جنسی) که اعتماد را پنهانی از شریک زندگی خود شکسته است. و فرقی نمی کند این یک رابطه "رسمی" باشد یا نه. معشوقه ها نیز هنگامی که عاشقی با همسر خود او را فریب می دهد ، گریه می کنند.

در این تقاطع ، سوالات مربوط به تصویر شخصی جهان هر یک از شرکا ، توهمات و توافقاتی در مورد مرزها و قوانین در روابط ، توانایی نزدیک بودن و صداقت با یکدیگر ، صحبت کردن با کلمات از طریق دهان در مورد احساسات ، اعتماد ، علاقه به یکدیگر ، محافظت روانی ، مسئولیت پذیری ، پر کردن احساسات از روابط و جنبه های اقتصادی آنها ، برنامه هایی برای آینده ، افکار درباره پیری ، اخلاق و موارد دیگر.

تقلب یک اتفاق بحرانی است ، مگر اینکه با دون خوان رابطه برقرار کرده باشید و "خوب" باشید. یک زن و شوهر ، اگر این بحران را پشت سر بگذارند ، به سطح جدیدی از رابطه می روند و آگاهی ، آرامش و خرد بیشتری وجود دارد. و اگر آزرده شدید ، بحران را طی نکرده اید. آنها فقط عصبانیت خود را حفظ کردند.

دوستان ما موجودات آسانی نیستیم. پس از پذیرفتن این موضوع ، روشن می شود که چرا خیانت با برداشتن چمدان های شوهر در موارد بسیار نادر پایان می یابد - اغلب انتخاب های دیگر انجام می شود. اما سوال اعتماد ، که در جفت مشترک بود ، همچنان اساسی است. دیگر نمی تواند به شکل سابق ترمیم شود ، نیازی به توهم در این مورد نیست. اما این بدان معنا نیست که پس از خیانت ، فرد باید یک تاج خار از طول عمر بر سر بگذارد ، و دیگری باید پارانوئید شود.

اعتماد به نفس

بدون صمیمیت و صداقت نمی توانید آن را بازیابی کنید. و دیگر قادر نخواهید بود همه چیز را به شکل اولیه برگردانید. و فقط با قطع رابطه جنسی در کنار آن آنرا بازیابی نخواهید کرد. یا نه رابطه جنسی - آنجا چه بود. می دانید که این یک انتخاب آسان نیست - تصمیم گیری در مورد صداقت با شخصی که دیروز بد فکر کرده اید. از او به خاطر خیانت به او متنفر شد ، یا احساس شرم و گناه کرد که فریب داده است ، و ترس از فاش شدن جزئیات جدید. و در اینجا س questionsالات مرتبط بوجود می آیند.

چرا می خواهید در یک رابطه بمانید؟

برای چی؟ فرزندان ، دارایی ، مشاغل مشترک ، پیری در کنار شخصی که 20 سال است شما را می شناسد ، توزیع عملکردها در خانواده - از قبل به نفع "بله" است. با این حال ، اگر فقط به این دلیل که به متقلب وابسته هستید ، "بله" بگویید ، خود را در دام اجبار می بینید - و این آزادترین انتخاب نیست. خوب است که بدانید که چرا با او می مانید ، و او - با شما. و چه اتفاقی خواهد افتاد اگر شما خود یاد بگیرید که نیازهای خود را ببندید ، که تصمیم گرفتید ازدواج را نجات دهید؟ متعادل سازی این سیستم کاملا گزینه مناسبی است.

انتخاب - با هم بودن یا نبودن

این یک انتخاب فعال از دو بزرگسال است ، نه کل خانواده با مادربزرگ ها و کودکان. مسئولیت این انتخاب را به عهده فرزندان و والدین نگذارید. حداقل در این بزرگسالان و مسئول باشید ، قادر به پذیرش ناخوشایندترین احساسات و اعمال خود هستید. در هر دو طرف

تقلب ضربه و اوج یک بحران است و به همین دلیل بسیار درد می کند. اگر به ویژه به شدت احساس خیانت می کنید ، به احتمال زیاد خیانت شما به تجربه آسیب زای قبلی بستگی دارد که باید با آن به روان درمانی بروید.طبیعی است که در ابتدا شوکه شوید ، نمی توانید باور کنید که شخص به شما خیانت کرده است. همچنین خشم ، شرم ، ترس ، اندوه وجود خواهد داشت. طبیعی است که "متاسفم عزیز / عزیز" کافی نیست.

کلاهبردار احساس گناه می کند - بنابراین به او فرصت دهید تا کفایت آن را جبران کند ، اما در دادستان بازی نکنید.

بگذارید او با چیزی پول بپردازد (مهم نیست که چه چیزی باشد ، اما آن را با املاک و مستغلات ببرید) - و سپس ، پس از بازخرید ، شما تعهد می کنید که یادتان نرود و مغز او را نوک نخواهید زد. روابط طرف باید بدون شک قطع شود: این می تواند تماس با یک عاشق (tse) یا نامه باشد. اگر واکنش معشوق خود را ببینید و اطمینان داشته باشید که همسرتان به آن پایان داده است خوب است.

و فقط پس از آن فرصتی برای بازگرداندن اعتماد و تبادل عاطفی (که از دست دادن آن منجر به خیانت شد) دارید. اگر فکر می کنید یک روپوش پاره دلیل خیانت است ، پس اینطور نیست (درباره اشتباهات زنان در روابط اینجا بخوانید). عدم گنجاندن همسران در يكديگر و در امور مشترك و نيز از دست دادن علاقه به يكديگر - اين دليل است. و به همین دلیل ، هر دوی شما نقش های اصلی را بازی کردید ، بنابراین ، هر دو باید دوباره با ایجاد صلح در خانواده کنار بیایید.

آیا می دانید چگونه نزدیک باشید؟

آیا شما قادر به گفتن حقیقت در مورد خود هستید ، حتی اگر شرم آور ، ناراحت کننده ، ناخوشایند باشد ، از بهترین ویژگی شما نیست؟ انتظار ندارید که به روش بازجویی با کنه از شما بیرون کشیده شود ، اما خودتان؟ و بدون نیمه حقیقت؟

افرادی هستند که از کودکی به تقلب عادت کرده اند. آنها عمدا دروغ نمی گویند ، اما به راحتی قادر به مقاومت در برابر حقیقت حتی در مورد احساسات خود نیستند ، آنها به طور مداوم در ترس از بد جلوه دادن و طرد شدن نقشی دارند (همه چیز در مورد عزت نفس در اینجا است). اگر با شما چنین است ، باید به روان درمانی بروید. زیرا در متن رابطه شما با شریک زندگی خود ، اگر می خواهید صلح را برقرار کنید ، صداقت ضروری است.

با این حال ، این بدان معنا نیست که از این پس هرروز باید تمام روح خود را نسبت به همه اتفاقات ، مانند اعتراف ، معطوف کنید. چیزی که به شریک زندگی شما مربوط نمی شود فقط مال شماست.

و تصور نکنید از آنجا که روان درمانگر گفته است صادق باشد ، پس از هر واقعیت شما با کف زدن و شادی استقبال می شود. اگر شریک زندگی شما از حقیقت شما عصبانی است ، فقط مسئولیت خود را در یک دویدن به دور نیندازید و دست به حمله بزنید.

معامله کنید: هر دوی شما حقیقت را در "صندوقدار" خانواده قرار می دهید و دیگر خیانت را به یاد نمی آورید. و هرکسی که بخاطر می آورد - از آن جریمه. برای تمام تعطیلات خانوادگی 5 سال آینده پرداخت می کند (به عنوان مثال).

اعتماد قبل از خیانت شبیه است ، بلکه اعتقاد به یک کودک خردسال است که معتقد است هیچ خطری در دنیا وجود ندارد ، دنیا هرگز صدمه نخواهد دید. با این حال ، خیلی زود معلوم می شود که این چنین نیست و کودک در اثر فروپاشی دید روشن خود آسیب می بیند - در مورد مادر و پدر ، اغلب. و هیچ اعتمادی به شکل قبلی آن وجود ندارد ، اما این بدان معنا نیست که همه ما بلافاصله پس از اینکه مادرم "غافلگیری مهربانانه" را که قول داده است ، خریداری کرد ، مشکوک می شویم.

اعتماد ، به عنوان انتخاب اعتماد به یک شخص ، متفاوت است. اگر فرد به قول خود عمل نكرد ، شما شرایط ، مسئولیت و گزینه های خود را برای رفتار در نظر می گیرید. و با این احساس که می توانید به شخص اعتماد کنید اما متوجه او و خود و احساسات خود شوید آرام باشید. چه بخواهید و چه نخواهید ، این اعتماد جدید توسط واقعیت و زمان آزمایش می شود. مثل بهبودی معتاد به مواد مخدر.

توصیه شده: